به آخر خط رسیده بودم باید بهش ثابت میکردم که دوسش دارم خیلی عصبانی بودم گفتم دوست دارم

گفت اگه دوسم داری رگتو بزن!گفتم مرگ و زندگی دست خداست

گفت دیدی دوسم نداری خیلی بهم برخورد تیغو برداشتم ورگمو زدم

وقتی تو آغوش گرمش داشتم جون میدادم آروم زیر لب گفت:

اگه دوسم داشتی چرا تنهام گذاشتی....